بررسی نمادشناختی افسانه‌های خواف؛ با تأکید بر نمادهای آیینی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بیرجند

2 گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران.

3 استادیار زبان و ادبیات فارسی/ دانشگاه بیرجند

10.22077/jcrl.2024.7121.1089

چکیده

ادبیات شفاهی بازتاب زندگی اجتماعی و فرهنگی و نشان‌دهندۀ منش، احساس و اعتقادات هر جامعه است. افسانه‌‌های عامیانه از بطن اندیشه‌ها و عواطف مردم برخاسته‌‌اند و ظرفیت بسیاری برای تحلیل معنایی دارند و عمدتاً نمادها در این زمینه دارای نقشی اساسی هستند. این افسانه‌ها جلوه‌گاه فرهنگ هر جامعه‌اند و از باورهای آغازین و تخیلات مردم سرچشمه گرفته‌اند. از میان افسانه‌های شهرستان خواف که عمدتاً دارای بافتی نمادین هستند دو قصۀ «کاکل‌زری و دندان‌مروارید» و «سلطان و حیدربیگ» با روایت ویژۀ این شهرستان برای تحلیل نمادشناسی انتخاب شده‌اند. این قصه‌ها قابلیت معناسازی قابل‌توجهی دارند و به‌ویژه حضور مفاهیم آیینی را در نمادها به صورتی پررنگ نشان می‌دهند. پژوهش حاضر، به تحلیل نمادشناسانۀ این دو قصه با تشریح مفاهیم آیینی آن پرداخته و نخست به این سؤال پاسخ‌داده است که نمادهای موجود در متن از کدام بخش فرهنگ منشأ گرفته‌اند و سپس مفاهیم ذهنی و بسامد اندیشه‌های آیینی را در متن قصه‌ها‌ بررسی کرده‌است. با توجه به نتایج به‌دست‌آمده، بیشتر نمادها از محیط زیست و فرهنگ مادی شهرستان گرفته‌شده‌اند و غالباً با مفهوم آیینی در متن حضور یافته‌اند. با توجه به شرایط جغرافیایی سخت‌گیر شهرستان خواف، به نظرمی‌رسد مردم با بخشیدن معنای دینی و عرفانی به عناصر مادی و طبیعی محیط اطراف خود و سهیم‌شدن در قصه‌ها، اسطوره‌ها و آیین‌های مذهبی، سعی داشته‌اند تعلق‌داشتن به یک گروه را به عنوان شکلی از امنیت به‌دست‌‌آورند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات