1
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران
2
دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران
10.22077/jcrl.2024.6946.1075
چکیده
نشانهشناسی، رویکردی است که به تحلیل نظام نشانهای و مطالعۀ سازوکارهای تولید، انتقال و دریافت معنا میپردازد. رسوم و آیینهای کهن به عنوان نشانه/بازنمودی فرهنگی از اندیشه و تفکر انسانی با منشی نمادین، تفسیری از جهان و جهانبینی انسان ارائه میدهند و نقش مهمی در انسجام اجتماعی دارند. نشانهشناسی را در اواخر قرن نوزدهم چارلز سندرس پیرس، فیلسوف آمریکایی و فردیناند دو سوسور، زبانشناس سوئیسی، پایهگذاری کردند. به نظر سوسور، نشانهشناسی، رویکردی است درزمینة دوگانة دال و مدلول و دلالتهای معنایی، ولی از نظر پیرس، هر نشانه دارای سه جز است: بازنمون، تفسیر و موضوع. این پژوهش به روش تحلیلی-توصیفی به خوانش عناصر درون متنی در رمزگانهای برجستۀ اجتماعی- فرهنگی آیین نوروز در محور درزمانی پرداختهاست. رسم کهن نوروز به عنوان نشانه/بازنمودی فرهنگی با نشانههای شمایلی، نمایهای و بیشتر نشانۀ نمادین، تفسیری از جهان و جهانبینی انسان، ارائه میدهد که در جهان معاصر به واسطۀ سیطرۀ ارتباطات مجازی در حال کمرنگشدن هستند و امکان بهرهبرداری از معانی عمیق نهفته در این رسوم آیینی در ابعاد گوناگون توسعه هدف این پژوهش بوده است. بنابراین، نتایج این خوانش در محور همنشینی و جانشینی و در معنای ضمنی (سطح سه) برطبق نظریّۀ پیرس با نشانه/بازنمونهای نمادین، نمایهای و شمایلی در متن نوروز: آرامش و تعادل، برکت، شادی و نظم در محور فردی، عدالت و دادگری و صلح و دوستی در محور اجتماعی و معنای کاربردی توسعۀ پایدار از طریق توسعۀ گردشگری فرهنگی بوده است.