بررسی وجوه شباهت و تمایز الگوی روایی قصص قرآنی و دراماتیک ارسطویی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

گروه زبان و ادبیات انگلیسی، دانشکده ادبیات و زبان ها، دانشگاه اراک، اراک- ایران

10.22077/jcrl.2025.7672.1127

چکیده

این مقاله، به روش کیفی و با ابزاز اسناد و مدارک تاریخی اولیه و ثانویه، وجوه شباهت و تمایز میان الگوی محاکات روایی قصص قرآنی با الگوی محاکات دراماتیک شش‌گانۀ ارسطو در بوطیقا، مقایسه، تحلیل و تبیین می‌کند. پیشفرض کلی نیز این است که قصص قرآنی، ویژگی‌های اثر ادبی را دارند. به نظر می‌رسد الگوی شش مؤلفه‌ای محاکات دراماتیک ارسطویی در بوطیقا با الگوی محاکات روایی قصص قرآنی، همسانی‌ها و ناهمسانی‌هایی دارد. اول، در قصص و بوطیقا، موتوس هم معنای داستان و قصه دارد، هم نحوه داستان‌پردازی و قصه‌گویی. در قصص قرآنی نیز واژۀ قصص هم معنای متعارف قصه و داستان دارد هم بهترین شیوۀ داستان‌گویی که در عبارت «احسن‌القصص» آمده است. در عین حال، محاکات دراماتیک در بوطیقا از حیث شیوۀ تقلید (موتوس) و موضوع (اتوس) و اندیشه (دیانوئیا) و وسیله (اُپسیس) و طول و اندازه و آغاز و میانه و فرجام و وحدت‌های سه‌گانه و تزکیه (کاثارسیس) و نقص تراژیک و تغییر سرنوشت از نیک‌سیرتی به بدسیرتی و دگرگونی در احوال شخصیت و بازشناخت با محاکات روایی قرآنی وجه مشترک و متمایز دارد. این مقاله ادعا می‌کند الگوی روایی قصص قرآنی در عین تناظر نسبی با برخی مؤلفه‌های الگوی دراماتیک پیشنهادی ارسطو برای تراژدی، وجوه خصیصه‌نمای خود را نیز دارد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات