1
دانشجوی دکتری پژوهش هنر کارگردانی تئاتر/ دانشگاه نربیت مدرس
2
استادیار دانشگاه تربیت مدرس
3
دانشگاه تربیت معضو هیات علمی دانشکده هنر و معماری دانشگاه تربیت مدرس درس، عضو هیئت علمی
10.22077/jcrl.2025.7841.1140
چکیده
در این مقاله ضمن بحث در مورد فلسفه پدیدارشناسی، زمینه را برای تبیین بنیانهای فکری و اندیشههای فلسفی مرلوپونتی در تبیین مناسک و نمایشهای آئینی را فراهم میآوریم. این مقاله با روش توصیفیـتحلیلی و با بهرهگیری از منابع کتابخانهای و پایگاههای معتبر اینترنتی، فلسفه پدیدارشناسی و مفاهیم فلسفی مرلوپونتی و نظام فکری او را بهعنوان چارچوب نظری پژوهش، مورد تحلیل و واکاوی قرار خواهد داد و با تمرکز بر مفهوم «بدنمندی»، «سوژهـابژه»، «درهمتنیدگی بدنی» «رابطۀ پیشاشناختی سوژه با جهان پیرامونش»، «جهان زیسته»، «قصدیت» و «نسبت من و دیگری» شیوه و رویکرد تحلیلی نسبت به چگونگی مواجه با نمایشهای آئینی ارائه خواهد داد؛ بر این مبنا رویکرد و چهارچوب نظری این پژوهش پدیدارشناسی بهطور عام و پدیدارشناسی بدنمند موریس مرلوپونتی بهطور خاص است. هدف این مقاله تبیین بنیانهای فکری مرلوپونتی مبتنی بر فلسفه پدیدارشناسی میباشد و درصدد پاسخ به این سؤال است که چگونه میتوان بر اساس مفاهیم پدیدارشناسی مرلوپونتی بستری مناسب برای مطالعه، تبیین و تحلیل نمایشهای آئینی فراهم آورد؟ نتایج یافتهها مبتنی بر مفاهیم عنوان شده حاکی از آن است که فرایند ارتباط بهواسطه مشارکت و تعامل پیوسته و مداوم و درهمتنیده تمام سوژهـابژهها بهعنوان جزئی از موجودیت بلافصل جهان زیسته فرایند آئینی هستی پیدا میکند؛ امری که مبتنی بر تجربه زیسته منـدیگری و بهواسطه حضور بلافصل آنها در جهان زیسته آئین تحقق مییابد؛ وضعیتی که بهواسطه مواجه با دیگری ناشناخته و تعامل و ارتباط بدنمند با او در بستر مناسک آئینی محقق میشود؛ مواجههای که بهواسطه ارتباط بینالاذهانی بین تمام سوژهـابژههای حاضر در فضا/مکان رویداد آئینی معنا میشود.